بحران آب
بحران آب :
بحران آب مساله ای جهان شمول است که مشکلات عمده ای ایجاد کرده است به نقل از روزنامه دنیای اقتصاد ابعاد مالی و اقتصادی این مهم بررسی میگردد…
استادیار اقتصاد مالی انستیتو فناوری استیونس گفت: باوجود اینکه ایران یکی از بالاترین نسبتهای «مصرف بالفعل» به «آب شیرین تجدیدشونده» را در دنیا دارد و اکثر مدلهای اقلیم پیشبینی میکنند که وضعیت بارش در ایران در دهههای آینده بدتر هم خواهد شد، حتی در صورت رسیدن به مرز بحران هنوز گزینههای تامین آب از محل منابع غیرمتعارف (مثل آب شیرینکنها، تصفیه فاضلاب، مخلوط کردن آب شور و شیرین، کشاورزی گلخانهای و…) در تابع عرضه آب در کشور میتوانند در نظر گرفته شوند.
حامد قدوسی، استادیار اقتصاد مالی انستیتو فناوری استیونس، با اشاره به مصرف عمده آب کشور در کشاورزی و بحران آب ، معتقد است حتی اگر بحران آب رخ دهد، عمدتاً متوجه تولید در بخش کشاورزی خواهد بود تا مصرف حداقلی و حیاتی شهروندان. به گفته او، باوجود اینکه ایران یکی از بالاترین نسبتهای «مصرف بالفعل» به «آب شیرین تجدیدشونده» را در دنیا دارد و اکثر مدلهای اقلیم پیشبینی میکنند که وضعیت بارش در ایران در دهههای آینده بدتر هم خواهد شد، حتی در صورت رسیدن به مرز بحران هنوز گزینههای تامین آب از محل منابع غیرمتعارف (مثل آب شیرینکنها، تصفیه فاضلاب، مخلوط کردن آب شور و شیرین، کشاورزی گلخانهای و…) در تابع عرضه آب در کشور میتوانند در نظر گرفته شوند.
به گزارش اقتصادنیوز، قدوسی که پژوهشهایی را در زمینه اقتصاد انرژی و از جمله بحران آب انجام داده، معتقد است یک تحول فناورانه مهم روی شدت مساله برداشت از منابع آب تاثیر گذاشته: فناوری پمپ مکانیکی و برقی به علاوه فناوری حفاری عمیق که امکان دسترسی به نوعی از منابع آب را داده که در گذشته وجود نداشته است. او میگوید این توان فناوری با مشکلات نهادی مثل فقدان حقوق مالکیت، مساله منابع مشترک، فقدان قیمت روشن برای برداشت از منابع و نهایتاً هزینه بسیار پایین انرژی ترکیب شده و باعث شده تا کشاورزان به صورت انفرادی دست به برداشتی بیش از حد بهینه بلندمدت بزنند.
بخشهایی از گفتوگوی حامد قدوسی را با سالنامه تجارت فردا در ادامه میخوانید:
* چون هزینههای خارجی (Externality) برداشت آب از منابع مشترک درونی نمیشود میزان برداشت انفرادی در حال تعادل بیش از حالت بهینه اجتماعی است. اگر ما مثل برخی کشورهای اروپایی یا آمریکایی بودیم که آب باران فراوان داشتیم (به اصطلاح منابع آب سبز) ممکن بود که برداشت انفرادی کشاورزان از منابع زیرزمینی محدود باشد و حتی در حضور مساله منابع مشترک باز میزان برداشت به حد غیرپایدار نمیرسید. متاسفانه خشکی ایران باعث میشود که ارزش سایه (Shadow Value) آب در اکثر مناطق مثبت و بالا باشد و کشاورز تا حد امکان سعی کند از منابع آب سطحی و زیرزمینی بهرهبرداری کند.
دنبال مقصر نگردیم. بخش کشاورزی هم همان کاری را کرده است که بقیه بخشهای اقتصاد میکنند یعنی قیمت نهادهها و محصول خروجی را گرفته و تصمیمات تولید خودش را بر اساس آن بهینه کرده است. اتفاقاً به نسبت بخشهای دیگر کمتر از رانت نفت یا رانتهای سیاسی برخوردار بوده است (هر چند این رانتها صفر نبوده است).
اگر گسترش مکانیسمهای حمایت از کشاورزی برای بحران آب (مثل تامین مالی یا بیمه) باعث کاهش هزینه ورود به این بخش و گسترش آن شود ممکن است باعث تشدید بحران آب شود! از فناوریهایی که میتوانم اسم ببرم کشت گلخانهای، کشاورزی با دقت زیاد (تزریق آب به ریشه گیاه)، کنترل سنسوری خشکی آب٬ تصفیه پساب هستند. ولی خب باید دید که آیا این روشهای سرمایهبر و پیچیده در شرایط فعلی بهرهوری کشاورزی در ایران مقرون به صرفه هستند یا نه وقتی قیمت آب شفافتر شود زمینهایی که بهرهوری کافی ندارند از چرخه تولید خارج میشوند یا صرفا با فناوریهای بهتر ادامه فعالیت میدهند. موانع نهادی متعددی برای سنجش دقیق میزان برداشت آب و اعمال تعرفه آب وجود دارد. مهمترین اثر قیمتگذاری آب این خواهد بود که هزینه فرصت مصرف آب در بخش کشاورزی را شفاف میکند و به کشاورزانی که حقابه دارند اجازه میزدهد حقابه را به عنوان یک دارایی به بخشهایی با بهرهوری بالاتر (مثل صنعت) واگذار کنند.
* اگر آبی که تحویل تولید هندوانه شده است به درستی قیمتگذاری نشده و هزینه کمیابی آب در آن لحاظ نشده است دولت مجاز است که به صورت مستقیم دخالت کند و به اصطلاح از طریق تنظیم مقداری (به جای اتکا به مکانیسم قیمت) مطمئن شود که منابع آب درست تخصیص داده میشوند. در نتیجه به نظرم محدودیت تولید یا صادرات برای برخی محصولات بسیار آب بر و کمقیمت میتواند موثر و مجاز باشد.
* چون آب کالای عمومی است باید سعی کرد تا از ان به شدت مراقبت شود! من طرفدار راهحلی هستم که در بسیاری از کشورها دنبال میشود: آب تا یک نقطه حداقلی کالای حیاتی تلقی میشود و باید رایگان یا به قیمت پایین به مصرفکننده تخصیص داده شود. ولی از آن نقطه به بعد باید قیمت کامل آن (یعنی هزینه کمیابی و هزینههای مهندسی آب) از مصرفکننده گرفته شود. این سیاست دوبخشی تضمین میکند که افراد حداقل دسترسی به آب را به عنوان یک حق بشری دارند و در عین حال هزینههای پس از آن را پرداخت میکنند.
* با محاسبات ابتدایی که در مورد بحران آب من انجام دادهام آب تولیدشده در آبشیرینکنها برای تولید محصولات کمارزش در بخش کشاورزی ما اقتصادی نیست. در حال حاضر تولید محصولاتی مثل گندم یا حتی سیبزمینی به سختی رقابتی است و کشاورزان معمولا سود چندانی روی تولید آنها به دست نمیآورند. تولید این محصولات با شیوه سنتی و با آب گران آبشیرینکنها به نظر پایدار نخواهد بود. ولی از طرف دیگر محصولاتی مثل پسته همچنان ممکن است رقابتی باشند. مضاف بر اینکه بخشی از صنایع کشور همچنان علاقهمند به خرید این آب خواهند بود.
* با سدسازی وسیعی که در کشور انجام شده استحصال از منابع آب سطحی به نظرم کمکم به حد نهایی آن نزدیک میشود و ظرفیت مهار نشده خیلی زیادی باقی نمانده است. بخشی از آبهای سطحی مهارنشده هم به رودخانههای مرزی ما مربوط است که در صورت مهار آن ممکن است باعث تنشهای سیاسی با کشورهای همسایه شود.
* آب مجازی به آب نهفته در محصولات کشاورزی و صنعتی اشاره دارد و به این دلیل مهم است که هزینه مبادله کالای نهایی (که ممکن است هزاران لیتر آب برای آن صرف شده باشد) از هزینه مبادله آب لازم برای تولید آن در محل مصرف خیلی کمتر است. ایده آب مجازی در پاسخ به این باور عمومی که «جنگ آینده جنگ آب است» شکل گرفت و طرفداران آن معتقدند که کشورهایی که آب داخلی کافی ندارند میتوانند با واردات کالاهای آببر عملا سرانه مصرف آب خود را در حد معقول حفظ کنند. اینکه آیا کشورها میتوانند به واردات آب مجازی تکیه کنند رابطه مستقیم با دو موضوع دارد: ۱) امنیت غذایی بر اساس تولید در داخل ۲) سیاست حفظ یا انقباض بخش کشاورزی. اگر سیاستگذاریها به سمتی برود که تاکید روی آن محور تغییر کند آب مجازی ابزار مهمی برای طراحی سیاست جدید است.
* حجم اشتغال در کشاورزی کشور ما بالا است و متاسفانه بخشی از نیروی کار کشاورزی هم مهارت یا آمادگی ورود به سایر بخشها را ندارد. به هر حال موضوعی که مستقیما زندگی بیش از ده میلیون شهروند روستانشین ایرانی را تحتالشعاع قرار میدهد پیچیدگی فراوان دارد و نمیتوان احکامی صادر کرد که زندگی این جمعیت انبوه را به ناگهان دچار تحول کند.
* مساله تغییرات اقلیمی روی سرانه آب کشور و بحران آب تاثیر جدی خواهد گذاشت. این موضوع هر چند شاید هنوز اثر ملموس خودش را نشان نداده ولی در بلندمدت به شدت بحران خواهد افزود. علاوه بر آن، اگر جمعیت هم به رشد خودش ادامه بدهد مستقیم روی کاهش سرانه آب تاثیر خواهد گذاشت. ولی در سویه خوشبینانهتر موضوع تجربه جهانی در حوزه آب به ما می گوید که کشورهای دیگری حتی با سرانه آب کمتر از این هم توانستهاند خود را اداره کنند
Read more: http://www.donya-e-eqtesad.com/online/1032078/#ixzz43ROu9G3n