مساله آب در مقیاس جهانی
مساله آب در مقیاس جهانی
مساله آب یه بیان دکتر حامد قدوسی استاد فایننس موسسه استیونز و فارغ التحصیل MIT
در دانشگاه دوستی میپرسید اگر استدلال «هدر نرفتن جریان بازگشتی» را بپذیریم، چرا اصولا باید نگران مدیریت مصرف آب بود؟ نمیشود گفت بلاخره هر آبی که جایی میریزد یا تبخیر میشود دوباره به زمین برمیگردد و نهایتا چیزی از آبهای زمین کم نمیشود.
پاسخ این است که درست است که اگر مرز سیستم را کل زمین در نظر بگیریم نهایتا جرم اب (شور و شیرین) ثابت است ولی مشکل در توزیع جغرافیایی آب و نقاط سکونت بشری است. آبی که مثلا از منابع زیرزمینی و قدیمی یزد استخراج شده و حین کشاورزی تبخیر شده است دوباره به زمین بر میگردد، ولی ممکن است به جای اینکه دوباره در یزد یا صحرای آفریقا (که ارزش آب خیلی زیاد است) به زمین بنشیند در شمال کانادا یا در برزیل (جایی که ارزش سایه آب (Shadow Value) نزدیک صفر است) ببارد. حتی بدتر از آن ممکن است روی اقیانوسها یا شورهزارها ببارد و از چرخه آب شیرین خارج شود. تغییرات اقلیمی هم ممکن است به این روند دامن بزند. من و همکارانم در یک مقاله نشان دادهایم که توزیع جهانی آب در طی چند دهه گذشته مرتب نابرابر شده و فاصله سرانه آب کشورهای پرآب و کمآب در طول زمان بزرگتر شده است (که البته بخشیاش به خاطر بارش و بخشی به خاطر رشد نامتوازن جمعیت بوده).
از دید اقتصاد منابع مساله آب با مساله کمبود سوختهای فسیلی تفاوت کلیدی دارد: در مساله سوختهای فسیلی چون هزینه حمل و نقل معمولا پایین است – خصوصا برای نفت -، متغیر کلیدی «نسبت کل منابع موجود جهان به جمعیت جهان» است. نفت را میشود از یک جا استخراج کرد و در همه جای دنیا مصرف کرد. ولی در مورد آب اتکا به این نسبت متوسط غلط است. اگر با این منطق پیش برویم منابع آبهای شیرین کره زمین برای جمعیت خیلی بیشتر از این هم کافی است. ولی چون «هزینه انتقال آب بسیار بالا» است مجبوریم از آن نگاه تجمیعگر دور شویم و مساله کمیابی را در مقیاس منابع آب موضعی و جمعیت محلی بسنجیم، کمابیش چیزی شبیه توزیع انرژیهای نو.
اگر مناطق پرآب در دنیا به اندازه کافی زمین کشاورزی داشت و بازده کشاورزی خیلی بالا بود شاید مساله بحران آب در مقیاس جهانی از طریق بحث «آب مجازی» و در واقع «انتقال آب چگال در درون محصولات غذایی»* قابل تحول به همان نگاه تجمیعی و کلان بود. یعنی کشاورزی را در نقاط کمآب تعطیل میکردیم و همه غذا را در نقاط محدود پرآب تولید میکردیم (و به مدل اقتصاد تولید نفت نزدیک میشدیم). در واقعیت توزیع زمین و آب در دنیا این قدر ایدهآل نیست. یعنی مناطقی که آب فراوان دارند آنقدر زمین کشاورزی ندارند که بتوان همه آن آب را به محصول معادل تبدل کرد. در مورد نقد مفهوم آب مجازی در آینده بیشتر صحبت خواهیم کرد.
* برای تولید یک کیلو گوشت گاو بین ۱۰۰۰۰ تا ۲۴۰۰۰ لیتر آب مصرف میشود. در نتیجه با تجارت و حمل و نقل یک کیلوگوشت انگار داریم معادل چند هزار لیتر آب را بین مناطق مختلف جا به جا میکنیم و در نتیجه مشکل هزینه حمل و نقل را از بین میبریم.